پاسخي به اظهارات سروش محلاتي
دين اسلام، علاوه بر توصيه و تبليغ، مشتمل بر حدود و تعزيزاتي است كه به جهت تضمين تحقق احكام اسلام در جامعه وضع شده اند و اگر قرار بود، دين اسلام، فقط روشنگري و آگاهي بخشي و تبليغ بكند، ديگر نيازي به اين حدود و تعزيرات نبود.
به گزارش خبرگزاري تسنيم، سيد سجاد ايزدهي استاد گروه سياست پژوهشكده نظام هاي اسلامي در يادداشتي نوشت: در اكاترينا آنتروپووا شبهاي عزاي سالار شهيدان كه مردم شيعه، اقامه عزا براي بزرگترين قيام الهي تاريخ عليه طواغيت كرده، نداي قيام و مبارزه اهل بيت (ع) را سر مي دهند و منابر، مردم را به قيام عليه ظلم و طواغيت و برپايي عدالت و حكومت حقّ دعوت مي كنند، معدود محافل و سخن سراياني هم به اسم امام حسين (ع)، دعوت به عدم قيام كرده و عالمان دين را نه امامان براندازي حاكمان جائر و مبارزه با ظلم، بلكه راهبران روشنگري و آگاهي بخشي و مبارزه فرهنگي با ظلم و جهل مي دانند. بلكه ائمه (ع) را مأمور قيام عليه حكومتها و براندازي آنها نمي دانند، بلكه تنها وظيفه فرهنگي و ديني را براي آنان، در نظر مي گيرند.
جالبتر اينكه با نقل گزينشي از عبارات برخي از انقلابيترين عالمان عصر حاضر (شهيد مطهري و شهيد بهشتي) كه انقلاب اسلامي مردم ايران، به راهبري امام خميني و همراهي آنان به نتيجه رسيد، آنان را طرفدار رسالت فرهنگي و مبارزه منفي ائمه (ع) بدون برنامه براي براندازي و انقلاب، مي¬دانند، و جالبتر اين كه با نقل قول گزينشي از عبارات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي آيت الله خامنه اي، ايشان را در نقطه مقابل همه علماي شيعه، تنها شخصي در ميان علماي شيعه مي دانند كه معتقد است ائمه دنبال به دست گرفتن حكومت بودند.(1)
به نظر مي آيد كه مخاطبان اين منبر، شايسته بود نه براي مظلوميت و شهادت امام حسين (ع) بلكه براي اين قرائت از دين و ائمه (ع) بگريند. گرچه اين سخنان، پاسخهاي واضح و آشكاري دارد كه بر «فهيمان» نيز پوشيده نيست.
1ـ بر آگاهان عرصه دين، واضح است كه دين اسلام، علاوه بر توصيه و تبليغ، مشتمل بر حدود و تعزيزاتي است كه به جهت تضمين تحقق احكام اسلام در جامعه وضع شده اند و اگر قرار بود، دين اسلام، فقط روشنگري و آگاهي بخشي و تبليغ بكند، ديگر نيازي به اين حدود و تعزيرات نبود. چنانكه نفس جعل اين حدود و تعزيرات، دلالت بر ضرورت سازمان و كارگزاراني، جهت اجراي آن در جامعه است.
2ـ چنانكه واضح است رسالت پيامبر (ص) محدود به توصيه، تبليغ، رسالت فرهنگي بدون برنامه ريزي براي براندازي نبوده بلكه مشتمل بر مبارزه براي براندازي كفر و شرك و طاغوت بوده است.
3ـ رسالت فرهنگي و ديني و دعوت غير مسلمانان و ناآگاهان به دين و اسلام، منافاتي با تلاش براي تحقق حكومت مبتني بر احكام اسلام ندارد. بلكه اين دو رسالت، ذيل دو مرحله از مراحل تبليغ و توسعه دين در جامعه هستند.
4ـ رفتار هر شخص، بلكه ائمه (ع) را بايد در ظرف زماني خودشان ارزيابي كرد. زيرا شخص عاقل و حكيم، راهبردها و راهكاهايي را در راستاي تحقق غايات خويش در نظر مي گيرد كه متناسب با «مقتضيات زمانه»، «قدرت و ضعف جامعه و دشمن» و «امكان تحقق غايات در جامعه» باشد. (شرايط متناسب با مبارزه، حكم به نبرد مي دهد، شرايط متناسب با صلح، حكم به رفع خصومت و شرايط تقيه، حكم به رفتاري تقيهاي)
5ـ اهل بيت (ع) ناظر به امكانات و توان خويش و متناسب با شرايط زمانه و وضعيت حاكمان جائر، راهبردهاي مشخصي براي مبارزه، انتخاب ميكردند، طبعاً آنچه حكم به تمايز رفتار اهل بيت (ع) مي دهد، شرايط موجود و راهبري اهل بيت (ع) براي رسيدن به نقطه مطلوب است.
6ـ فقيهان بسياري، حكم به ضرورت تشكيل حكومت به نيابت از امام معصوم كرده و آن را از باب قيام جهت اقامه حدود در جامعه، به عنوان مقدمه واجب (كه انجام مقدمه براي تحصيل ذي المقدمه، واجب است) دانسته اند، نه اين كه آن را مقدمه وجوب (كه هرگاه ذي المقدمه حاصل شد، مقدمه واجب مي شود) بدانند. (جواهر الكلام، ج22، ص155)
7ـ بنا بر ديدگاه صاحب جواهر و محقق كركي، مي توان ادعا كرد كه ولايت فقيه در عصر غيبت، نزد همه فقيهان، بديهي بوده است. زيرا كتب فقيهان پر است از «ارجاع به حاكم» كه مراد از آن، حكومت و ولايت نايب امام معصوم ع در عصر غيبت است. (جواهر الكلام، ج21، ص396)
8ـ مطابق ديدگاه فقيهان بسياري، نياز به حاكم، از نياز به احكام اسلامي، شديدتر و مورد نيازتر است (جواهرالكلام، ج15، ص422)
9ـ از امام باقر و امام صادق (ع) روايات بسياري نقل شده است كه بر جواز بلكه وجوب قيام عليه حاكمان موجود (در زمان اين دو امام (ع)) تأكيد شده است.
برچسب: ،